هیاهو برای هیچ -تحلیلی بر تحرکات نظامی اسراییل
نظامیان اسراییلی همزمان با افزایش دامنه تجاوزات خود علیه مناطق فلسطینی نشین کرانه باختری و نوار غزه و همچنین اصرار بر سیاست شهرک سازی و توسعه طلبی در اراضی اشغالی در روزهای اخیر تحرکات گسترده ای را در مرزهای سوریه و لبنان آغاز کرده اند .
این تحرکات که برخی از محافل سیاسی آن را آغازگر تجاوزی جدیداز سوی صهیونیست ها برای برهم زدن توازن قوا در منطقه می دانند در شرایطی اجرا می شود که :
الف : انتشار گزارش نهایی کمیته وینوگراد در مورد نتایج جنگ 33 روزه ،شکستی سنگین را بر صهیونیست ها وارد ساخت بویژه اینکه این رژیم در عملیات علیه فلسطینیان(نوار غزه) نیز نتوانست به اهداف خود دست یابد و در برابر مقاومت ناکام ماند. در این شرایط آنها با تحرکات در مرزهای سوریه و لبنان با فلسطین اشغالی ضمن فرافکنی و انحراف افکار عمومی از بحران های ایجاد شده در ارتش این رژیم به نوعی احیای توان نظامی خود را به نمایش می گذارند بویژه اینکه در ماههای اخیر آنها کمک های تسلیحاتی بسیاری از متحدان غربی خود دریافت داشته اند . در همین حال سران صهیونیست معتقدند که سوریه و لبنان به عنوان مرکز پشتیبانی مقاومت فلسطین محسوب می شوند از این رو با مسدود کردن مسیر آنها می توان به اعمال فشار بر مقاومت پرداخت در حالی که در حاشیه این تحرکات توان نظامی و میزان آمادگی نظامی سوریه و لبنان را به محک خواهد گذاشت.
ب ) تحرکات صهیونیست ها زمانی تشدید شد که سوریه میزبان نشست سران عرب بود .نشستی که به رغم خواسته های آمریکا به ارتقای جایگاه منطقه ای و جهانی دمشق منجر شد . تحرکات اخیر صهیونیست ها را می توان به نحوی بی توجهی به مواضع اعراب در نشست دمشق و نیز چارچوبی برای امتیاز گیری از اعراب دانست . صهیونیست ها سوریه و نشست دمشق را عامل این تحرکات معرفی می کنند تا در لوای آنها اعراب را به امتیاز دهی و نیز به انزوا کشاندن سوریه وادار سازند .
ج ) استراتژی آمریکا در خاورمیانه تقسیم کشورها به دوست و دشمن و مهار آنها با ابزارهای متفاوت است. آمریکا با اعزام ناو به سواحل لبنان برای به اصطلاح مهار دشمنانش (سوریه و لبنان ) تحرکات نظامی جدیدی را در منطقه اغاز کرده است . اینک با اعطای مجوز به اسراییل برای اجرای چنین اقدامی سعی دارد روند تعاملات و باصطلاح بحران خاورمیانه را در سقفی معین با نقش آفرینی خود مدیریت نماید. این کشور با تزریق چنین بحرانهایی احتمالا در نظر دارد تا بطور غیر مستقیم کشورهای باصطلاح میانه روی منطقه را در برابر سوریه قرار داده و با خلق بازی جدیدی به امتیاز گیری از کشورهای منطقه در قضیه عراق بپردازد.
در مجموع می توان گفت که تحرکات صهیونیست ها در مرزهای سوریه و لبنان بر گرفته از همکاری این رژیم با آمریکا برای امتیاز گیری از منطقه و به اصطلاح مهار دشمنان می باشد که پس از دیدار های چنی معاون بوش و رایس وزیر خارجه آمریکا به منطقه تشدید شده است.ناظران سیاسی معتقدند هرچند منطقه خاورمیانه تاکنون به دلیل ماجراجویی های رژیم صهیونیتسی و آمریکا هزینه های غیر قابل جبرانی را پرداخته است و از این حیث می بایست آمادگی لازم برای چنین اقدامات جنون آمیزی را داشت اما شوک ناشی از شکست سنگین اسراییل در جنگ علیه حزب الله لبنان دست کم جبهه داخلی این رژیم را تا آنجا شکننده کرده است که اسراییل برای ترمیم این جبهه به سالها زمان نیاز دارد. از سوی دیگر فرماندهان نظامی و سران سیاسی ای که هم اینک قدرت در این رژیم را به دست دارند از جمله ایهود باراک وزیر جنگ و ایهود اولمرت نخست وزیر به همراه شیمون پرز رییس رژیم اسراییل همگی آخرین تجربه خود را باشکست در عرصه سیاسی و نظامی پشت سر گذاشته و مهره قابل اطمینانی از سوی جامعه صهیونیستی برای بازگرداندن باصطلاح هیبت این رژیم نیستند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ